خاطرات کودکی دخترم پینار

بدون عنوان

دخترم ..همه ی  زندگیم با اومدنت تو ی زندگیم عشقو به ما هدیه دادی تو زیباترین لبخنده خدایی بهترینم آرامشی که از تو میگیرم را مدیون خدا هستم.تو آفریده شدی وخدا لبخند زد تو آفریده شدی و غم ها را از دلم بردی تنهایی را نا امیدی ها دلتنگی هارا....خداوندا زیباترین چشمه ی خروشان زندگیم پینارم را مدیون لطف تو هستم و دلیل آرامشی  که  دارم را مدیون فرشته ی کوچکم هستم ..خیلی دوست دارم نفسم ...
4 خرداد 1396

بدون عنوان

تو امدی وخدا خواست دخترم باشی .وبهترین غزل توی دفترم باشی.تو امدی که بخندی خدا به من خندید.واستخاره زدم گفت کو ‌سرم باشی.                              خدا کند که ببینم عروس گلهایی .خدا کند  که پر از عشق مادرت باشی                خدا کند همیشه یک سمت    پدرت باشد توهم بخندی ودر سمت دیگرم باشی            بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی
22 فروردين 1396

بدون عنوان

دخترکم ...گوهر نیک وتکم من به تو می نازم نغمه ها میسازم .با خنده های شیرینت شیرین زبونیات تو خونه مارو بیشتر عاشق خودت میکنی .تو دومین فرشته ی زندگیمی فرشته کوچولوی من میخوام امروز از چیزایی که دوست داری بگم ..وقتی یک سالت بود خیلی لواشک .ونوشابه دوست داشتی به نوشابه میگفتی شببسه.به لواشک .ششایک.به قند خجی به ادامس داکی میگفتی 😂الان دیگه  خانم شدی ۶ سالته تو ی صبحونه عاشق خامه صبحونه ای از عسل ومربا متنفری توی غذا ها ماکارونی رو بیشتر دوست داری از کوکو  سبزی بدت میاد  توی میوه ها عاشق موزی ازبس دوست داری چند روز پیش گفتم پینار ..موزو   بیشتر دوست داری یا بابارو گفتی هم موزو هم بابارو بعد هر دو خندیدیم  به خاطر شما هم...
22 فروردين 1396